دیشب سردم بود.
پریشب هم سردم بود.
شب قبلش هم سردم بود.
میخوام یه پتو مسافرتی ژلهای بخرم و باهاش یه سرِهمی کلاهدار برای خودم بدوزم. جلوش هم زیپ داشته باشه. همش رو هم با دست میدوزم که چرخم خراب نشه.
بعدش شبا میپوشمش و بازم پتو رو خودم میکشم.
باید خودم به فکر خودم باشم. وگرنه هیچ وقت نه طراحان لباسهای مدرن و کلاسیک به فکر مشکلات مردم تو سرما و گرما بودند و هستند و نه طراحان لباس اسلامی.
حالا شاید هم پتو مسافرتی مذکور رو قهوهای خریدم. خرسهای گریزلی رو هم دوست دارم آخه.
درباره این سایت