مدتی است ننوشته ام اما در همین مدت اینقدر تایپ کرده ام که دستانم کمی تندتر شده اند. پژوهشم را تحویل دادم. چقدر بی جهت حرص و جوش خوردم. آن هم در شرایطی که من از بسیاری از دوستانم کارهایم را زودتر تحویل داده ام. حالا شاید کیفیتش متوسط باشد اما امتیاز به موقع تحویل دادن را گرفتم حداقل. سفر سه روزه همسر هم قوز بالا قوزِ استرس و ناراحتی های من شد. برای هوش هیجانیِ پایینِ خودم متاسفم. من هر روز بخشی از وقتم را صرف مطالعه و نوشتن تحقیقم می کردم. طبیعتا نباید نگران می بودم ولی بودم. و اینکه همسرم و دوستان از پژوهشم تعریف کردند. گرچه من باورم نمی شود اما به نتایج خوبی رسیدم. حداقل برای زندگی خودم.

تصمیم گرفتم این وبلاگ را به جای پر کردن از هجویات روزانه ام به نوشتنِ نتایج مطالعاتم اختصاص بدم و فقط چک لیست های ماهانه ام رو اینجا به اشتراک بذارم.

شروعش هم باشه با کمی صحبت کردن در مورد این پژوهش اخیرم. چیز جالبی که امروز داشتم بهش فکر می کردم این بود که چه بسا کسی از یک عارف و سالک الی الله، یک سوالی بپرسه و ایشون با علم ویژه ای که به شرایط فرد دارند پاسخ مقتضی بهش بدهند و در نتیجه پاسخ اون سوال قابل تعمیم به دیگران نباشه. اما در مورد حضرت امام و حضرت آقا (به اختصار امامینِ انقلاب) گرچه در اوج عرفان بودند اما این طور نیست که پاسخ شون به سوالات افراد، قابل تعمیم به دیگر افراد نباشه. دلیلش اینه که اونا همواره اصلاح امت و جامعه رو مدّ نظر دارند و اصلاح و تهذیب دانه دانهِ آدم های دور و برشان، دقیقا همان طور که از شأن ائمه اطهار به دوره، از شأن اون ها هم به دوره.
پس وقتی حضرت آقا یک بانو می فرمایند که هم کسب علم کنند و هم فرزند بیاورند، یعنی همه ی بانوان می توانند این دو کار رو با هم انجام بدهند.
قدم اول هم این هست که صحبت ایشون رو درست متوجه بشیم. حضرت آقا نمیگن دانشگاه رفتن، نمیگن فلان کلاس رو رفتن، فلان کتاب رو خوندن، نمیگن فلان رشته، علمی هست و فلان رشته، علمی نیست. کلا برای علم هیچ قیدی نمی آورند و به اصطلاح طلبگی «مطلقِ علم» مدّ نظرشونه. بنابراین این دایره خیلی وسیعه و همه ی خانم ها می تونند در دایره نِ اهل علم و طالب علم داخل بشن. بنابراین هم برای اصلِ علم و هم برای نحوه کسب کردن اون علم، قید نمی آورند.
سومین مساله ای که براش قید نمی آورند زمانِ این کسب علم هست. بنابراین در هر شرایطی می شه کسب علم کرد و شاید در درجه اول این مساله به خلاقیت و هوشمندی ما در تبدیل تهدیدها به فرصت ها بستگی داشته باشه. ضمن اینکه حضرت آقا دیدی به وسعت و پهنه ی یک عمر انسانی به فرصت ها و استعداد های انسان دارند. بنابراین ممکنه ما در یک برهه و برش از زمان، شرایط کسب علوم یا مقدماتی از علوم رو داشته باشیم و در برهه و مقطع زمانی دیگری به واسطه شرایط دیگری، زمینه کسب علوم و مقدماتِ دیگری اهمیت درک و استفاده کردن از همون شرایط و زمینه ها، شاید بیشتر از اون چیزی که ما تصور می کنیم، مهمه. چیزی که متاسفانه ما به دلیل «زندگی نکردن در زمان حال» ازش غفلت می کنیم. میس می کنیم. :)
من برای این پژوهش، علاوه بر بررسی دیدگاه های امامینِ انقلاب، کتاب های میثاق مهر و ماه و زن آنگونه که باید باشدِ استاد طاهرزاده و نظام حقوق زن در اسلام رو تورقی کردم. بین این کتاب ها، میثاق مهر و ماه در تبیین توحیدیِ پیوند همسری و ازدواج، الحق در ترازِ خاصی قرار گرفته و شاید بهتر باشه برای بررسی بیشتر در رابطه زن و خانواده در نگرش توحیدیِ اسلامی، اون کتاب رو مطالعه بفرمایید. اما حداقل تلاش کردم که در بخش های حقوقی و اقتصادی، حرف نویی زده باشم. به قولِ نسیم جانِ جانان، «دوست داشتم.» اما تا یار چه را خواهد و میلش به چه باشد. :)

اینم لینک دریافت فایل تحقیقم + دوست داشتید بخونید.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Unity Store خوشمزه ترین مزه ها تعمیر لوازم خانگی در تهران Brad کاور لپ تاپ یادگاری روان کننده بتن شهر آکواریوم آیدی اینیستاگرام روزهاي باراني